بانوی سوزندوز بلوچ خانم «مهتاب نوروزی» شامگاه‌ جمعه‌ 23 تیرماه‌ سال جاری، دار فانی را وداع گفت. 

این زن هنرمند تمام 76 سال عمر خود را به پای سوزندوزی، سکه دوزی و گلدوزی ریخت و عاشق نقش و نگار و زیبایی زیست. از دار دنیا جز هنرش چیزی نداشت. تنها و مجرد در خانه ی محقر خود در قاسم آباد بمپور از توابع ایرانشهر به سختی روزگار می‌گذراند. او سوزندوزی را از ده سالگی از مادر خود فراگرفته بود و در 16سالگی دیگر استادکار سوزندوزی شده بود و به آموزش سوزندوزی می‌پرداخت اما نه در آموزشگاهی که شهریه‌ای بابت آموزش بگیرد بلکه به دختران روستا که همانند او معیشت سختی داشتند به رایگان آموزش می‌داد. او پگاه از خواب برمی‌خاست نمازش را می‌خواند، چایی‌اش را می‌خورد، خانه را جارو می‌کرد و سپس سوزندوزی را شروع می‌کرد. هیچگاه برای خود بلوچی دوزی نکرد زیرا از فقر زنان هم روستایی‌اش رنج می‌کشید و نمی‌خواست که از آنها لباس قشنگتری داشته باشد. استعداد او که شناسایی شد لباس گرانبهای فرح دیبا را بلوچی دوزی کرد که هم اکنون در موزه‌ی سعدآباد موجود است. بعدها هم که استادکار سوزندوزی سازمان صنایع دستی شد و قرارداد آموزش و سرپرستي سوزن‌دوزها را داشت. فعالیت او از مرزهای روستایش فراتر رفت اما او با مزد ناچیزی روزگار می‌گذراند و بیمه‌اش تنها با پیگیری و شکایت به دادگاه کار ایرانشهر به او داده شد. یک بار هم در همایش گنجینه‌‌‌های از یاد رفته‌ی ایران در سال 1368 از او تقدیر شد. 

 فیلم مستندی که درباره‌ی زندگی مهتاب ساخته شده است «دوچ بلوچ» نام دارد که ساخته‌ی مهدی سجادی اناری می‌باشد. دوستان همکار او که همگی استادکاران سوزندوزی بوده‌اند ناز بی بی از ایرندگان، سیدانملک در پیپ نیکشهر، ازبوتک در شهریانچ نیکشهر، ساب‌‌‌ هاتون در سرمیچ و دادبی بی ازدبگزان می‌باشند که هنوز در قید حیاتند اما هیچکدام شهرت مهتاب را نداشته‌اند. روستاهایی که اکنون این هنر در آنها بیشتر رواج دارد عبارتند از: اسپکه، هریدک، قاسم آباد، بمپور، نکوهچ در شهرستان نیکشهر، کوپچ، پیپ، مته سنگ، چانف، مهنت در شهرستان نیکشهر، ایرندگان، مارندگان، اسماعیل آباد در شهرستان خاش، گشت، سوران، جالق، کله گان در شهرستان سراوان و همچنین شهرستان زاهدان. 

«پلیوار»، «شیرگ»، «پُرکار» و «جَواک» از اصلترین طرح‌‌‌های سوزن دوزی بلوچ است که زائیده‌ی ذهن و تخیل زنان بلوچ بشمار می‌روند و حتی بدون استفاده از هیچگونه نقشه‌ای با کمک تار و پود ریز بر دل پارچه‌‌‌ها پیاده می‌شوند. البته نقش‌‌‌های دیگری هم هست مانند: طاووس، گل سرخ، تَلمَل، تلنگ، گواَچ، چشم ماهي، چشم مار، چشم گوره‌خر و دلکش. 

پيراهن بلوچ با چهار قطعه تزئين يافته است که عبارتست از يک قطعه پيش سينه، دو قطعه سرآستين و قطعه‌ی ديگر که در زير پيش سينه به طور عمودی تا پايين پيراهن دوخته می‌شود و جيب يا در اصطلاح محلی «گوپتان» ناميده می‌شود. 

سوزندوزی بلوچ به صورت پيش سينه، جيب، سرآستين، پادامنی، سجاده، نوار، کراوات، کمربند، کوسن، دستمال، روميزی، پرده، سفره، اشارپ و پارچه کلهمک آباژور ارائه می‌شود. 

مهتاب نوروزی همان است که‌ تنها او شناخته شد، اما هنرمندان بسیاری در گمنامی روزهای عمرشان را به پایان می‌برند و چه بسا هنرشان هم با مرگشان ممکن است بمیرد.. براستی آن زمان لباس‌‌‌های زیبای زنان بلوچ را چه کسی خواهد دوخت؟